عکس های مشهد تابستان 1393
تابستان 1393 با عمه وعمو حسن رفته بودیم مشهد به امیر فکر کنم خیلی خوش گذشت
چون فقط گریه میکرد هرچی خواست براش خریدیم یگانه جونم با مامانی تو موج های ابی به
یگانه خیلی خوش گذشت خدای من یگانه از هیچ ارتفاهی تو سرزمین موج های ابی
نمیترسید همه بازی ها رو چند بار سوار شد مامانی فقط نگاه میکرد یگانه شناهم خیلی
بهتر از مامان بلد بود حسابی خوش گذشت بهش بازار هم رفتیم پاساز پروما از هتل ما تا
پاساز 1 ساعت راه بود با ماشین رفتیم فقط دور زدیم یگانه وامیر وبابایی حسابی خرید کردن
مشهد امیر حسینم حسابی شیطنت میکرد تو بازار سوار چرخ دستی بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی