اخرین روز پاییز وجنگل پاسند
روز اخر پاییز با حسین دایی جون رفتیم جنگل پاسندکلی راه بود
خواستیم بریم چشمه ی پاسند جاده شم خیلی خطر ناک بود مه
همه ی جاده گرفته بود رفتیم تا نزدیک چشمه بقیه راه وبا ماشین
نمیشد رفت رفتیم توی جنگلاش گشتیم خیلی خوش گذشت اینم
عکساش
توی این جاده هر 10 دقیقه یه ماشین رد نمیشد امیر به دایی
جون میگفت الان ماشین میاد پاشو دایی جون بهش میگفت تو
توی این جاده ماشین میبینی هههه نگرانی امیر و مثل ادم بزرگا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی